خانه

ساخت وبلاگ
خانه‌اش هستم.با در و پنجره‌ای که جیرجیر صدایش تنها برای او خوشایند است. خانه‌اش هستم و پیکره‌‌ی پوسیده‌ام را در آغوشش میفشارد و هنگامی که زلزله‌ای چند ریشتری به جانم میفتد ، آرام ، طوری که به سختی صدایش را می‌شنوم ، در گوشم می‌گوید دوستم دارد.آن‌وقت زلزله تمام می‌شود.و خرابی‌هایم چندان به چشم نمی‌آید. خانه‌اش هستم و به گمانم دیوانه‌ای که عنوان "خانه" را بگیرد ،دیگر نیاز به قرص‌‌های زیادی ندارد. آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 88 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23