آسایشگاهی در ایسلند

ساخت وبلاگ
بیمار شماره‌ی هزارو سیصد و نمیدانم چند ، بیمار جدید اینجاست. کاری به کارش نداشته باشید. بگذارید هوار بکشد. خودش خوب فهمیده‌است که اشتباه به دنیا آمده‌است . اما دنیا مکان فعل‌های اشتباه آدمیزاد است. دروغ می‌گویم؟ رویاهای زیادی داشته و در زندگی‌های قبلیش ، گاهی درخت بوده و گاهی ساختمانی تنها رو به تاریکی شهر. چند باری هم انسان به دنیا آمده.برای همین سرد و گرم دنیا را خوب چشیده و حالا موتورش دارد ریپ می‌زند. آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23

گزارشات جدیدی از این بیمار به دستم رسیده‌است اخیرا. دارد به رفتن از اینجا فکر می‌کند.می‌خواهد بی‌آنکه کسی در این دنیا متوجه شود ، خودش را جمع کند و برود. می‌گوید در یک روزنامه‌ی قدیمی خوانده‌است ایسلند به دیوانه‌های واجدالشرایط اقامت می‌دهد.اسمش اقامت جنون است.می‌خواهد برود ایسلند تا همان‌جا به درمانش رسیدگی شود.به پرستارش گفته ، اینجا خواب‌ها می‌آیند و یقه‌ش را محکم می‌چسبند.می‌گوید هرشب چندین بار در خواب میمیرد اما چیزی او را از خواب بیدار نمی‌کند تا آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23

دیروز غرق بوسه‌ام کرده‌بودی با لب‌هایی که انگار متعلق به من بود.هر بوسه به تنهایی می‌توانست دوز قرص‌هایم را بالاتر ببرد و تو این حقیقت را نمی‌دانستی.چقدر خوددار بودم من که چیزی نگفتم.اما باید میگفتم؛ باید میگفتم عزیز بی‌قرار من! جنون با بوسه بیشتر مبتلا می‌کند.نباید دیوانه‌ها را بوسید.بوسیدن یک دیوانه ، دیوانه‌ات می‌کند. دیروز که مرا نود و هشت بار بوسیدی این را فهمیدم.حالا نگرانت هستم. تو کسی هستی که نباید راهت به این‌طرف‌ها بیفتد.کاش می‌دانستی برایم ارزش آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23

روی دیوار کنار تخت با ماژیک فرضی ام ، جمله‌ی آن روزت را می‌نویسم؛ تو مثل یک سیاهچاله‌ای در قلبم که مدام دارد بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و همه‌چیز را می‌بلعد. آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23

خانه‌اش هستم.با در و پنجره‌ای که جیرجیر صدایش تنها برای او خوشایند است. خانه‌اش هستم و پیکره‌‌ی پوسیده‌ام را در آغوشش میفشارد و هنگامی که زلزله‌ای چند ریشتری به جانم میفتد ، آرام ، طوری که به سختی صدایش را می‌شنوم ، در گوشم می‌گوید دوستم دارد.آن‌وقت زلزله تمام می‌شود.و خرابی‌هایم چندان به چشم نمی‌آید. خانه‌اش هستم و به گمانم دیوانه‌ای که عنوان "خانه" را بگیرد ،دیگر نیاز به قرص‌‌های زیادی ندارد. آسایشگاهی در ایسلند...
ما را در سایت آسایشگاهی در ایسلند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mylittleshelter بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 14:23